• وبلاگ : پايگاه مرجع شهيد مهدي زين الدين
  • يادداشت : من و زين الدين
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + زينب 
    سلام..
    پس چرا فعاليت وبلاگم متوقف شده؟
    سلام همسنگر.
    ان شاءالله يک بارقرائت زيارت عاشوراوسوره ي حشر

    + شيدا 
    سلام. من بطرز خيلي اتفاقي با ايشون آشنا شدم و خدا ميدونه چقدر دوستشون دارم....... هديه ي من 1 سوره ي ملک و 1 سوره ي ياسين و 10 صلوات......
    انشاالله که ب يادمون باشن و دعامون کنن..............
    + يا مهدي 
    14 صلوات
    سلام
    اول يه سوال؟؟؟؟ شما با ايشون نسبت دارين؟؟؟
    دوم هم اينکه من ان شا الله سعي ميکنم هر شب سوره ملک رو بخونم براشون
    ايشاا... يه روز ما هم به مقام اونا برسيم و شهيد بشيم....
    200تا صلوات...??
    + گلمنگلي 
    سلام
    من زيارت عاشورا ميخونم برا داداش مهديم
    + مهر 
    لرضاک يا الله
    آرام آرام نگاهم مي کني، باهمان نگاه آرام غوغا مي کني ،مي بيني، چه راحت به يک نگاه، دلم را صيد مي کني يک آه ميشودهمنشين دل خسته که جاي تورا پرکندنه بخداوسعت دنيا هم دل تنگ مراباز نميکندتوقلب مرافتح کردي توامير و سردار وسرلشگرقلب مني، دايي بازم برات بنويسم نه ديگه اشکم سرازير شده باخدا چطورمعامله کردي که توروتوقلبهاکه خونه خودشه اين طور جاکرده. دلم برات تنگ شده بهم سر بزن توروخدا

    به وبلاگ منم سر بزنيد خوشحال ميشم

    بسم الله....

    سلام ....سلام به سردار قلب من...

    اي کاش که قابل باشمو دايي جونم منم ببينه....

    اي کاش که راضي باشن ازما...

    200صلوات براي عشقم

    خيلي دوسشون دارم خيلي زياد

    سالهاست درگير چشماي قشنگشم....

    گاه زعشقت شقايق ميشوم

    گاه با نام تو لايق ميشوم

    مشکلم اين است آقاجان فقط

    هفته اي يکبار عاشق ميشوم...

    ***اللهم عرفني حجتک***

    + فرزانه 
    سلام خوب هستين؟حتماً شمانويسنده محترم اين وب ازبستگان نزديک آقا مهدي هستين، ازقبل من ارادت قلبي نسبت به ايشون داشتم صرف شناخت اسمي وتصويري مهربان که تقريبا هرروزوقتي ازمسيردانشگاه به خونه برميگشتم از ميدوني که به اسم ايشونه توذهنمه،دوسال پيش مشکل زيادي برام پيش اومده بودمشکل مريضي داداشم بود توسرويس دانشگاهمون نشسته بودم برميگشتم خونه چشمم به عکسشون افتاد همونجا يه تسبيح صلوات براشون فرستادم براي مشکل برادرم، چندوقت گذشت حال برادرم روبه بهبودي بودمن خواب آقا مهدي. روديدم بدون اينکه صحبتي کنيم نشونم دادن راهي رووتوخواب توسل من به خودشون روسال بعد خوابم تعبيرشدتابستان پارسال ومن باتوسل به ايشون مشکلي که برام پيش اومده بودازسرم رفع شد. خيلي دوستشون دارم فکرش رو هم نمي کردم يه روز مهمون چشمهاي ناقابلم بشن.
    + فرزانه 
    سلام هديه من 500صلوات و5سوره يس